تحقق بخشیدن به یک رویا

متن زیر بریده ای از کتاب Anything you want است (با تلخیص و تغییر):

قسمت قبلی داستان را اینجا ببینید.

کار توزیع کننده های موسیقی تقریبا غیر قانونی بود. بستن قرارداد برای توزیع موسیقی به اندازه قرارداد ضبط موسیقی جدید دشوار بود. توزیع کننده ها اغلب این خصلت بد را داشتند که هزاران سی دی را دریافت می کردند اما مبلغ آن را _اگر نمی پیچاندند_ سال بعد پرداخت می کردند. خب واضح است در این میان افرادی که جیبشان گنده و پر پول بود همیشه جایگاه اختصاصی ویژه ای داشتند و مابقی ما برای مدت های طولانی باید در صف منتظر می ماندیم. اگر در ماه های اول فروش خوبی نداشته باشید شما را از سیستم پرت می کنند بیرون. البته توزیع کننده ها آدم های خبیثی نبودند بلکه این سیستم بود که مشکل داشت. و من دلم نمی خواست سروکارم با این سیستم باشد. برای همین وقتی فروشگاه آنلاین ضبط موسیقی به من گفت که نمیتواند مستقیما سی دی هایم را بفروشد با خودم گفتم "بیخیال، خودم فروشگاه آنلاینم رو راه می اندازم. مگه چقد سخته؟"

در سال 1997 (1375 شمسی)،‌ هنوز PayPal وجود نداشت. برای همین مجبور شدم یک اکانت فروشنده کارت اعتباری تهیه کنم (چیزی شبیه درگاه اینترنتی به پرداخت ملت!) که برای من 1000 دلار آب می خورد و راه اندازی اش حدود 3 ماه طول می کشید. بانک حتی مجبور شد یک بازرس به محل کارم بفرستد تا مطمئن شود من یک کسب و کار واقعی دارم. بعد،‌ باید یاد می گرفتم که چظور یک سبدخرید آنلاین تهیه کنم (آن موقع ها مثل حالا همه چیز مثل آب خوردن نبود!). من اصلا برنامه نویسی بلد نبودم اما چند مثال از یک کتاب برنامه نویسی کپی کردم که این کار با هزار جور سعی و خطا همراه بود. در نهایت مجبور شدم یک دکمه "همین حالا بخرید" برای سایت خودم خریداری کنم! نخندید،‌آن موقع ها این مسائل خیلی ساده نبودند.

وقتی به یکی از دوستانم گفتم که یک دکمه "همین حالا بخرید" خریداری کردم،‌یکی از آنها گفت "میشه سی دی های من رو هم بفروشی؟" من یک مقدار فکر کردم و بعد گفتم "باشه،‌حتما مشکلی نیست"‌. من فقط قصدم این بود که به او لطفی کرده باشم. چند ساعتی طول کشید تا او را به سیستم خودم اضافه کنم. یک صفحه جداگانه برای فروش سی دی های او در وب سایتم ساختم. بعد دو نفر دیگر از دوستانم همین درخواست را داشتند. و بعد کم کم تماس هایی از غریبه ها می رسید که می گفتند "دوستم دِیو گفته شما میتونید سی دیهامو بفروشید؟" این تماس ها و ایمیل ها ادامه داشت و من به همه جواب مثبت دادم. دو مدیر آنلاین موسیقی که معروف بودند (برایان بِیکر از Gajoob و دیوید هووپر) این موضوع را در لیست ایمیل خود اطلاع رسانی کردند (ازشون ممنونم!) 50 تا موسیقی دان در سایتم ثبت نام کردند. قرار بود اینها فقط یک لطف ساده باشد. من فقط می خواستم برای چند تا از دوستانم کاری کرده باشم. هممم.....

تحقق بخشیدن به یک رویا

فروش سی دی های دوستانم وقت زیادی را از من می گرفت. فهمیدم که به طور تصادفی یک کسب و کار راه انداختم! اما من نمیخواستم این کار را کنم. کسب و کار من موسیقی است که در آن بسیار موفقم. و دلم نمی خواست موضوع دیگری مرا از این کار دور کند و حواسم را پرت کند. برای همین ایده ای به ذهنم رسید که باعث می شد این کسب و کار خیلی رشد نکند و من بتوانم به کار موسیقی ام ادامه بدهم. باید کاری می کردم که این کسب و کار در جهت عکس رشد کند یعنی،‌رشد منفی داشته باشد. شروع کردم به نوشتن یک قرارداد. قراردادی که همه افراد ثبت نام کرده در سایتم موظف به اجرای آن هستند. در این قرارداد نوشتم که همه توزیع کنندگان باید:

1- هر هفته مبلغی را پرداخت کنند.

2- نام و آدرس کامل افرادی که سی دی های من را خریدند را به من نشان دهند (چون آنها طرافداران من هستند نه طرفداران توزیع کنندگان!)

3- اگر به اندازه کافی فروش نداشتم من را از سیستم بیرون نیندازند (حتی اگر هر 5 سال یک سی دی بفروشم،‌آن سی دی همیشه در سایت قرار خواهد داشت)

4- جایگاه ها به صورت پولی نباشد(از انصاف به دور است چون افرادی هستند که بضاعت مالی ضعیفی دارند)

همین! این ماموریت من بود. دوستش داشتم. یک سرگرمی با ارزش بود. اسمش را CD Baby گذاشتم و سی دی دوستانم را در آن قرار دادم. آن 4 نکته مثل یک بیانیه ماموریت بود. آن را داخل سایت نوشتم،‌ در هر کنفرانس راجع بهش صحبت می کردم،‌و مطمئن می شدم هرکسی با من کار می کند از آن مطلع است.

نکته کلیدی این جاست که من نمی خواستم یک کسب و کار بزرگ راه بیندازم. می خواستم به خودم نشان بدهم یک در یک دنیای ایده آل،‌ یک کار کوچک چطور باید باشد و چه قوانینی داشته باشد.

شما وقتی یک کسب و کار راه می اندازیم،‌در واقع دارید یک دنیای کوچک درست می کنید که در آن خودتان همه قوانین را کنترل می کنید. این آرمانشهر شما است. وقتی رویای شما برای خودِ شما محقق شود،‌ شاید آن رویای محقق شده فرد دیگری نیز باشد.

 

دانلود 69 قالب لیست وظایف روزمره (To Do Lists)

لیست وظایف روزمره

همه ما این شرایط را تجربه کرده ایم، تا پاسی از شب بیدار مانده و از استرس چالش هایی که فردا با آنها مواجه خواهیم شد، در رختخواب از این پهلو به آن پهلو می شویم و غلت می زنیم. اما اخیرا یک مطالعه نشان داده است که اگر شما فقط پنج دقیقه صرف نوشتن یک لیست وظایف روزمره کنید، به احتمال زیاد سریعتر خوابتان می گیرد.

تقریبا همه در انجام کارهای روزمره شان دچار چالش می شوند. اما بعضی از ماها در یک مرحله قبل از آن دچار مشکل هستیم: اینکه که چه کاری را باید انجام دهیم!

لیست کردن وظایف روزمره، راه حل این مشکل است. لیست وظایف روزمره، یک سیستم سنتی است که در عین سادگی، زیبا هم هست: کارهایی که باید انجام شود را - به ترتیب اولویت - یادداشت کنید، آنها را انجام دهید و سپس یکی یکی بعد از انجام دادنشان روی آن خط بکشید. در این پست 69 قالب لیست وظایف روزمره را به رایگان برای دانلود قرار داریم. امیدوارم یکی از این قالب ها به مذاقتان خوش بیاید و برای نوشتن لیست وظایف روزمره خود از آن استفاده کنید.

قطب نمای تو به کجا اشاره می کند؟

متن زیر بریده ای از کتاب Anything you want است (با تلخیص و تغییر)

اکثر افراد نمی دانند چرا فلان کار را انجام می دهند. اغلب از دیگران تقلید می کنند و مثل پرِکاهی می مانند که باد به هرکجا بوزد به همان طرف روانه می شوند(البته خودشان این قضیه را انکار می کنند). ده ها سال بر روی کاری وقت می گذارند که دیگری برایشان تعیین کرده و آنها را متقاعد کرده که این راه درستی است. بعد از مدتی به خودت می آیی و می بینی که بر روی بستر مرگ افتاده ای و پر از ندامت و پشیمانی که چرا بجای دنبال کردن یک هدف والا و بزرگ، وقتت را سرِ کارهای پوچ و بی ارزش تلف کرده ای. در داستان های زیر با فلسفه زندگی من، از 10 سالی ک شروع به کار کردم آشنا می شوید:

•  کسب و کار، فقط پول نیست، بلکه "تحقق بخشیدن به رویای خودت و دیگران" است.
•  ساخت یک شرکت، راه مناسبی برای اصلاح خودت و دنیا است.
•  وقتی یک شرکت راه اندازی می کنی، در واقع داری یک آرمان شهر می سازی. شرکت تو جایی است که دنیای بی عیب و نقص خودت را طراحی می کنی.
•  هیچ گاه، کاری را فقط برای پول انجام نده.
• •هیچ گاه فقط برای منفعت شخصی به دنبال کاری نرو. تنها به دنبال برطرف کردن نیاز مردم باش.
•  موفقیت از تلاش دائم برای بهتر کردن، و برای خلق کردن به وجود می آید و نه از ادامه دادن به کاری که جواب نداده و نمی دهد.
•  پلن بیزینس شما در واقع موضوعی "قابل بحث" است. چرا که تازمانی که بیزنس را اجرا نکرده ای نمی دانی مردم واقعا چه می خواهند.
•  شروع کسب و کار بدون هیچ سرمایه ای، یک مزیت است. برای کمک به دیگران به پول نیاز نداری.
•  هیچ وقت نمی توانی همه را از خود راضی نگه داری. بنابراین، در حذف کردن افراد تردید به خود راه نده.
• حضور خودت را برای مدیریت و اجرای کسب و کار،  غیر ضروری در نظر بگیر.
• هدف اصلی انجام هر کاری این است که خوشحال و راضی ات کند. بنابراین تنها کاری را انجام بده که از آن لذت می بری.

جملات بالا چه معنایی دارند؟ چگونه می شود آنها را با توجه به شرایط خاص خودت به کار ببندی؟

خب.. خیلی مایل نیستم راجع به خودم صحبت کنم، ولی برای اینکه منظور خود را شفاف تر برسانم چاره ای جز این ندارم.

داستان از سال 1997 میلادی (یا 1375 شمسی) شروع می شود. من یک موسیقیدان حرفه ای بودم و 27 سالم بود. من با نواختن موسیقی به صورت تمام وقت، در امریکا و اروپا کسب در آمد می کردم. موجودی حسابم همیشه کم بود، اما هیچ وقت خالی نبود. من آنقدری پول دراوردم که بتوانم خانه ای در نیویورک خریداری کنم. من رویای تحقق یافته هر موسیقیدانی بودم!

یک سی دی از موسیقی هایم تهیه کردم و در کنسرت هایم 1500 کپی از آن فروختم. دلم می خواست فروش آنلاین هم داشته باشد، ولی آن موقع هیچ بیزینسی نبود که موسیقی مستقل را به صورت آنلاین بفروشد. من به تمامی فروشگاه های آنلاین موسیقی و ضبط زنگ زدم و همه آنها حرفشان یک چیز بود: تنها راهی که سی دی من می توانست به فروشگاه آنلاین آنها راه پیدا کند از طریق یک توزیع کننده اصلی بود.

7 کتاب که صاحب هر کسب و کار باید بخواند

هزاران کتاب خوب وجود دارند که برای راه اندازی یک کسب و کار جدید، دستیابی به اهداف کاری، رشد و گسترش کسب و کار و مدیریت مالی به شما کمک می کنند. در واقع آنقدر کتاب در این زمینه وجود دارد که انتخاب کتاب هایی که ارزش مطالعه داشته باشند کمی دشوار می شود. در پرینت ایکس، 7 کتابی که الهام بخش و کاربردی هستند را به شما معرفی می کنیم. نکات و توصیه هایی که در این کتاب ها فرامیگیرید به رشد و توسعه کسب و کار شما بسیار کمک می کنند.

1- کتاب از خوب به عالی - جیم کالینز

با خواندن این کتابِ علمی، بیشتر باورهای فعلی خود را زیر سؤال می‌برید. این کتاب تعاریفی جدید از واژه‌هایی چون «مدیرعامل قدرتمند»، «مدیریت»، «تصاحب» و «ادغام سازمان‌ها» ارائه می‌دهد. در این کتاب می‌فهمیم که متوسط بودن برای موفق بودن کافی نیست بلکه خوب بودن و حرکت به‌سوی عالی شدن، کلید موفقیت است. اگر به‌دنبال مطالعه‌ای علمی و جذاب برای شناخت عواملی هستید که شرکت‌های ابرقدرت امروز را شکل داده‌اند، این کتاب را بخوانید. شاید فکر کنید کتاب از خوب به عالی یک کتاب مدیریتی و مناسب برای صاحبان کسب‌و‌کار است؛ اما این کتاب راز رسیدن به عالی‌ترین جایگاه انسانی و تفکر خلاق را به شما می‌آموزد. این کتاب به شما یاد می‌دهد در هر موقعیتی که قرار دارید، می‌توانید با وسعت بخشیدن نگرش خود، به جایگاهی والاتر دست یابید.

2- کتاب انگیزه - دنیل پینک

این کتاب به کل سعی دارد ماجرای انگیزه را حل کند. اینکه انگیزه چیست؟ چه طور شکل می گیرد؟ چرا اصلا انگیزه می گیریم و یا انگیزه خود را از دست می دهیم؟ چطور می توانیم انگیزه افراد را بالا ببریم و یا اینکه چه عواملی باعث می شود انگیزه از بین برود؟

در کتاب انگیزه مطالب مرتبط با موضوع انگیزش نیز بررسی می شود. مطالبی همچون رابطه انگیزه با خلاقیت، رابطه انگیزه با اخلاق و یا رابطه انگیزه با اعتیاد پاداش.

در پشت جلد کتاب می خوانیم ” اغلب ما آدم‌ ها گمان می‌ کنیم بهترین راه انگیزه بخشیدن به خودمان و دیگران، پاداش‌ های بیرونی مثل پول است. این اشتباه است. راز عملکرد بهتر و رضایت خاطر افراد – در محیط کار، مدرسه و منزل – این نیاز فطری انسان است که سکان زندگی‌ اش را در دست داشته باشد، بیاموزد چیزهای نویی خلق کند و خود و دنیای خود را از اینکه هست بهتر کند. در کتاب انگیزه سه عنصر انگیزه‌ی واقعی – یعنی، استقلال عمل، تبحر و آرمان – مورد بررسی قرار می‌گیرد و راهکارهای هوشمندانه و شگفت‌ آوری برای به‌کارگیری این سه عنصر در عمل ارائه می‌شود.”

3- کتاب نقطه شروع - مالکوم گلادول

نقطه عطف آن لحظه ی جادویی است که یک ایده، روند، و یا رفتار اجتماعی مانند آتش سوزی از آستانه عبور می کند. درست همانطور که یک فرد بیمار می تواند یک اپیدمی آنفلوآنزا ایجاد کند، به همان طریق یک حرکت کوچک اما دقیق و هدفمند می تواند باعث روند مد، محبوبیت یک محصول جدید و یا کاهش میزان جرم و جنایت شود. این کتاب پرفروش به طور گسترده ای تحسین شده، و در آن مالکوم گلدول به کاوش پرداخته و نقطه ای درخشان را در آن نشان می دهد. این کتاب در حال حاضر در حال تغییر گسترده ای در شیوه ی زندگی مردم در سراسر جهان در مورد فروش محصولات و انتشار ایده ها ایجاد کرده است.
کتاب نقطه عطف The Tipping Point در آمازون امتیاز بالایی را در بین 2321 خواننده کسب کرده است و از پر فروش ترین کتاب های سایت آمازون به حساب می آید.

4- کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید - ناپلئون هیل

به جرات میشه گفت از بین تمام کتاب های حوزه موفقیت و انگیزشی، کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید یک جایگاه ویژه و خاص دارد. این کتاب حاصل مصاحبه و گفت و گو با افراد موفق می باشد. افرادی که مسیر را طی کرده و به موفقیت رسیده اند. یعنی شما با یک کتاب روبه رو هستید که حقیقت ها را بیان کرده است و نه صرفا یک سری تئوری برای رسیدن به موفقیت و هدف.

این کتاب یک شاهکاره و هر بار که آن را می خوانید با موضوعات تازه روبه رو می شوید انگار که قبلا آن را نخوانده اید. در واقع با هر ذهنیتی که کتاب را بخوانید دقیقا همان نتیجه را که می خواهید به شما می دهد. اگر به دنبال کسب ثروت هستید و با این ذهنیت آن را بخوانید، راه های رسیدن به ثروت را به شما خواهد گفت. اگر به دنبال کسب روابط خوب هستید، همان را به شما می دهد. میشه گفت کتاب به ذهن شما پاسخ می دهد.

 

5-  افسانه کارآفرینی- مایکل گربر

این کتاب یکی از کتاب هایی است که هر کارآفریی با خواندن آن براحتی می تواند جلوی 70 درصد اشتباهات رایج کارآفرینان در ابتدای راه را بگیرد و حتما توصیه می کنم که اگر کسب و کاری دارید آن را بخوانید

کتاب افسانه کارآفرینی معروف ترین اثر مایکل گربر است که در آن نویسنده که خودش یک کارآفرین است و به چند صد شرکت کوچک مشاوره ی کارآفرینی داده است به معرفی اصولی می پردازد که کسب و کار های کوچک با رعایت نکردن آن ها شکست می خورند و دلایل مشترک ناکامی در تمامی استارت آپ های نوپا را به روشنی بررسی و راه کار ارائه می دهد

6- کتاب آیین دوستیابی - دیل کارنگی

کتاب آیین دوست‌یابی نوشته دیل کارنگی، به شما کمک می‌کند میزان اعتماد به نفس‌، نفوذ و تاثیرگذاری‌تان را بالا ببرید و یاد خواهید گرفت که چگونه دیگران را وادار کنید در کنار شما کار کنند، بدون این که مانع حرکت آن‌ها در مسیر خودشان شوید.

تعامل با دیگران احتمالا بزرگ‌ترین چالشی است که هر فردی با آن روبرو است و فرقی نمی‌کند که شغل، اهداف یا تمایلات شما چه باشند. با صرف زمان کافی و تلاش برای یادگیری تعامل بهتر با افرادی که در اطراف ما وجود دارند، می‌توانیم توانایی‌ها‌یمان را افزایش دهیم تا هر کاری که بخواهیم را انجام دهیم.

دیل کارنگی (Dale Carnegie) نویسنده و سخنرانی آمریکایی در زمینه‌ی پیشرفت شخصی، فروشندگی و سخنرانی در جمع بود. او در یک خانواده‌ی فقیر به دنیا آمد. دیل در نوجوانی مجبور بود ساعت ۴ صبح از خواب برخیزد تا شیر گاوهای خانواده را بدوشد. او در خانه‌ی خود در نیویورک در گذشت. یکی از شاخص‌ترین و مهم‌ترین ایده‌ی کارنگی در کتاب‌هایش این بود که می‌توان اخلاق برخی را با تغییر دادن رفتارمان در مقابل‌شان، تغییر داد.

7-کتاب هفت عادت مردمان موثر - استفان کاوی

کتاب هفت عادت مردمان موثر نوشته استفان کاوی است و از سوی نشر پیکان در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.

• بر طبق آنچه استفان کاوی می‌گوید عبارتند از:
  ۱٫ عامل بودن
  ۲٫ شروع از پایان درذهن
  ۳٫ نخست به اولین ها پرداختن
  ۴٫ برنده – برنده اندیشیدن
  ۵٫ اول فهمیدن و سپس فهماندن
  ۶٫ هم افزایی یا سینرژی
  ۷٫ تیزکردن اره یا پیشرفت مستمر و فرایندهای پیشرفت.

در کتاب هفت عادت مردمان موثر شما مطالعه یک سیر تحولی را از رشد شخصی یعنی سه عادت اول آغاز می‌کنید سپس وارد مرحله کار گروهی و همکاری می‌شوید. پس از آن ارتباطات، یعنی سه عادت بعد را مطالعه خواهید کرد و بعد دوباره سازی همه عادات که همان عادت هفتم می‌باشد را آموزش خواهید دید.

منبع: چاپ سی دی 

طراحی خوب، فروش بالاتر

آیا اتفاق افتاده که در سرمایه گذاری برای بخش طراحی (design) کسب و کار خود دچار شک و تردید شوید؟ حتما تئوری های متضادی راجع به موثر بودن طراحی شنیده اید... یا اینکه این سوال برایتان پیش آمده که با وجود یک خروار کار دیگر که برای رشد شرکت باید انجام دهید، صرفا سرمایه گذاری برای طراحی، کاری درست و منطقی است؟

تاثیر طراحی خوب بر میزان فروش

این سوالات همگی مهم و با ارزش هستند. ما در عصری زندگی می کنیم که تبلیغات روزبروز هدفمندتر و حرفه ای تر می شوند و تِرِند ها و استایلها به طور روزانه و لحظه ای عوض می شوند. در این مقاله نکاتی خوبی برای ذهن پرسشگر شما نهفته است. پس با ما همراه باشید.

1- یک ادعای اثبات شده : طراحی موجب افزایش فروش می شود.

بدون شک اکثر افراد از ارزش یک طراحی خوب اطلاع دارند. در یک بازار شلوغ جهانی، طراحی خوب به عنوان یک متمایزکننده اصلی در بحث موفقیت کسب و کار مطرح شده است. (پائول هچ، خانه طراحی، دانشگاه النویز)

بین همه شرکت ها و صنایع مختلفی که این روزها در هر نقطه از جهان سربرآورده اند، طراحی خوب موجب تمایز میان اینها می شود. در سال 2005 شورای طراحی، نمونه کارهای شرکت هایی که در بورس اوراق بهادار فایننشیال تایمز معامله می کردند را در یک بازه زمانی 10 ساله بررسی کردند. آنها متوجه شدند شرکت هایی که بر روی طراحی تاکید ویژه داشتند، عملکرد بسیار بهتری نسبت به آنهایی که به بحث طراحی بی اهمیت بودند داشتند. (تقریبا شاخص 100 بورس اوراق بهادار آنها 200 برابر بود).

اعداد اینجا متوقف نمی شوند. اخیرا موقوفه ملی هنرها گزارشی مبنی بر تاثیر طراحی صنعتی بر روی اقتصاد آمریکا منتشر کرد. مطالعات نشان داد که شرکت هایی که از نظر قدرت طراحی پیشرو بودند (مثل اپل، کوکاکولا و نایک) شاخص شاخص S&P 500 را با اختلاف حدود 219% از آن خود کردند)

اصلا... این آمار به ما چه ارتباطی دارد؟

بگذارید یک نتیجه گیری کنیم:

2- طراحی، کسب و کار شما را کاربرپسند می کند.

طراحی یعنی 3 بعد و 5 حس(دنیل ساکس، نویسنده ارشد مجله Fast Company)

از زمانی که خریداران، محصول شما را کشف می کنند تا زمانی که آن را می خرند، طراحی (اگر استاندارد باشد) یک قالیچه جادویی است که کاربر را به سمت محصول شما می کشاند. یک طراحی خوب، شامل طراحی تبلیغات، رابط های کاربری، نحوه نمایش داده، وب سایت، بسته بندی و در درجه آخر خود محصول می باشذ. همه این عناصر به هم بافته شده اند و همگی دست در دست هم باعث می شوند اطلاعاتی که از سمت کسب و کار شما به کاربر می رسد، جذاب و به سادگی و به سرعت قابل فهم باشد. به عبارت دیگر، طراحی، مفاهیم پیچیده را به چیزی باحال، قابل دستیابی، هیجان انگیز و عالی تبدیل می کند. طراحی، از تحریک کردن کاربر به خرید محصول تا هدایت آنها به سمت وب سایت، مشتریان را مرحله به مرحله از پل های سنگی رودخانه عبور می دهد تا در نهایت به مفهوم با ارزشی به نام "وفاداری به برند" برساند.

 

 

 

3- برند شما فراموش نشدنی می شود

طراحی، سفیر پنهان برند شما است.(پائول رند، طراح)

طراحی، این قدرت را دارد تا برند شما را ماندگار کند. شما می خواهید مشتریانی وفادار داشته باشید که بارها و بارها به شما مراجعه کنند نه مشتریانی که فقط یک بار از شما می خرند و تمام. برند شما در صورتی فراموش نشدنی می شود که بتوانید مشتریانتان را با طراحی قدرتمند و یکپارچه درگیر خودتان کنید.

وقتی برندها یک پیام خاص را برای مدتی پخش می کنند، کم کم مخاطبان آن پیام را در حافظه بلندمدت خود ثبت می کنند. از لوگو گرفته، تا رنگ هایی که انتخاب کرده اید، تصمیم هایی که برای برندینگ خود گرفته اید تاثیر بسیار قوی ای بر روی ماندگاری شرکت شما دارند.

جهت سفارش چاپ کارت ویزیت کلیک کنید.

 

19 ابزار رایگان فتوشاپ برای طراحان خوش ذوق

 

استفاده از ابزارهای رایگان فتوشاپ یک راه ساده برای افزودن جذابیت به طراحی شما است. مهم نیست در حال طراحی یک پروژه تجاری هستید یا اینکه برای دل خودتان طرح می زنید. با ما همراه باشید تا بهترین ابزارهای فتوشاپ اعم از اکشن ها، براش ها، الگوها، قالب های psd و... را برای دانلود رایگان و مستقیم در اختیار شما قرار دهیم. فرقی نمی‌کند یک طراح کارآزموده باشید یا اینکه طراحی را تازه همین امروز شروع کرده باشید، 19 ابزار زیر می‌تواند برای هر طراحی مفید و قابل استفاده باشد.

ابزار رایگان فتوشاپ

اکشن رایگان فتوشاپ برای تصاویر اینستاگرامی

 

pattern نقطه برای فتوشاپ

افکت متن rose برای فتوشاپ

افکت متن آبرنگ برای فتوشاپ

براش پل در فتوشاپ

اکشن حکاکی کردن متن برای فتوشاپ

قالب برچسب وینتِیج

قالب کوپن هدیه

قالب بروشور سه لت

کارت ویزیت مدرن شرکتی

کارت ویزیت عمودی کسب و کار و تجارت

قالب ظرف شیشه ای برای فتوشاپ

کارت ویزیت فیسبوک

افکت چراغ برای متن

براش رنگ پاشیده شده با کیفیت بالا

بافت چوبی wooden texture

پک براش مجسمه و ساختمان

اکشن edge smoothing (صاف کردن لبه ها)

اکشن فتوشاپ مات گرم

ترکیب نقاشی با واقعیت ، آثار هنری خارق العاده آقای پابلو ایزانلو

ما در پرینت ایکس تصمیم گرفته ایم ازاین پس اخبار مربوط به دنیای تصویرسازی را هم بررسی کنیم و مقالات متنوعی را در این زمینه پوشش دهیم. پس با ما همراه باشید.

ترکیب نقاشی با واقعیت

پابلو ایرانزو یک تصویرگر و طراح گرافیک ونزوئلایی است که در شهر بارسلونا زندگی می کند. او با استفاده از دوربین Ricoh GR، فتوشاپ، رنگ آکریلیک، و حبه های قند، و بازی با اشکال متنوع ساختمان ها و سایر عناصر شهری توانسته تصاویر خارق العاده ای را خلق کند. استفاده استراتژیک ایرانزو از نقاشی ما را به دوران کودکی و زمانی که بازی و تخیل و فانتزی بخشی از زندگی روزمره مان بود می برد.

سفارش چاپ سی دی  و چاپ کارت ویزیت در پرینت ایکس انجام می گیرد!

طراحی کاراکتر با الهام گرفتن از میوه ها

خانم ماریجا تیورینا اهل لندن، خیلی خوش شانس است که در زندگی یکی از بهترین میوه فروشی های سطح شهر زندگی می کند. طی چند سال گذشته او هفته ای یک بار به آن میوه فروشی مراجعه کرده و به زیباترین و خوش رنگ و لعاب ترین میوه ها خیره می شود تا بتواند با ذهن خلاق خود کاراکترهای زیبایی را بر مبنای آنها ترسیم کند. در زیر با چند نمونه از کارهای ایشان آشنا می شویم:

قالب لایه باز پاکت نامه

داشتن یک قالب لایه باز پاکت نامه به شما این امکان را می دهد بدون خرید به پاکت نامه، پاکت های زیبایی را درست کنید. مثلا پاکت دعوت به عروسی، تبریک عید نوروز، تبریک تولد و .... درست کردن یک پاکت کار خاصی ندارد. برای درست کردن آن، به یک پرینتر، چسب و کاغذ نیاز دارید.

دانلود مستقیم

دانلود مستقیم

 

دانلود مستقیم

دانلود مستقیم

دانلود مستقیم

 

 

دانلود مستقیم

دانلود مستقیم

دانلود مستقیم

دانلود مستقیم

دانلود مستقیم

آیا لوگوی خودت را باید خودت طراحی کنی؟

تو یک طراحی، بنابراین هرچیزی که طراحی می کنی_نه فقط چیزهایی که در نمونه کارت قرار دارند_ نمونه ای از کارت هستند. وقتی مشتریان به سایت یا نمونه کارهایت مراجعه می کنند احتمالا حدس می زنند که لوگوی کارت را هم با دستان خلاق خودت طراحی کرده ای. پس چرا نباید لوگویت را خودت طراحی کنی؟

وقتی طراحی لوگوی خودت، دردسرساز می شود

همه چیزهایی که در بالا گفتم درست است. مگر اینکه یکی از آن طراح هایی باشی( که البته تنها نیستی!) که هیچ وقت نمیتوانی طراحی لوگو، یا سایتت، یا هر عنصر دیگری که به کسب و کار خودت مربوط می شود را به اتمام برسانی. نه به این خاطر که تنبلی می کنی و از زیر کار در میروی… نه.. در حقیقت مشکل اینجاست که همیشه میخواهی روی آن کار کنی، وقت بگذاری، مدام ویرایشش کنی، چون از نظر خودت به حد کمال نرسیده و عیب و ایرادهایش تمامی ندارد و هیچ وقت از طرح نهاییت راضی نمی شوی.

و این واقعیت که در وب دستت برای هر گونه تغییری باز است (بر خلاف پرینت) و می توانی همیشه عناصر تبلیغاتی خودت را بروزرسانی کنی، باعث می شود نتوانی مرحله آخر طراحی لوگوات را انجام دهی و خروجی بگیری.

دقت کرده ای که همیشه طراحی برای دیگران راحت تر از طراحی برای خودت است؟ این یکی از بارزترین پارادوکس های یک طراح بودن است. به هر دلیل مرموز و اسرارآمیزی، کاری که انجام آن برای مشتریانت خیلی راحت است برای خودت غیرممکن به نظر می رسد. حالا با این حقیقت تلخ چه باید کرد؟

بهترین راه حل برای پایان دادن به فرایند طراحی لوگویت چیست؟

• فقط تمامش کن، حتی اگر کامل و بهترین نباشد. و فکر کن یک پروژه در حال پیشرفت است (و بعدا دستت برای تغیر باز است).
• به یک طراح دیگر بسپار تا برایت انجام دهد.(شاید فکر کنی این تقلب و خیانت به مشتری است…ولی نه نیست. مخصوصا اگر با این کار پروسه طراحی لوگوات به سلامتی تمام شود! چرا که طراحی لوگو به وسیله یک فرد دیگر خیلی بهتر است از ناقص ماندن و طراحی نشدن آن)
• با یک طراح دیگر تبادل و معامله کن. فکر می کنم این بهترین گزینه است. یک دوست یا همکار که کارش را می پسندی و اون هم در موقعیت تو قرار دارد (و نمیتواند لوگویش را طراحی کند) انتخاب کن و لوگوی همدیگر را طراحی کنید.

مطالعه بیشتر: راهنمای انتخاب رنگ در طراحی کارت ویزیت

انتخاب شما هر چه که باشد، پیشنهاد می کنم آن را انجام بدهی و بعد لوگویت را منتشر کنی و در معرض دید قرار بدهی حتی اگر هنوز تمام نشده و به فرم نهایی خود نرسیده است. و بعد ببین چه آسایش خاطری برایت به ارمغان می آورد!

چاپ سی دی